و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+2 امتیاز
بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام.

در مورد بهانه های بنی اسرائیل در مورد قربانی کردن گاو ماده که داستانش در قران ذکر شده.

آیا این داستان در تورات امده؟ و اگر نیامده پس چگونه وحی ای است که در آن زمان مکتوب نگشته؟

تشکر.
در تورات و عهدعتیق بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

1 پاسخ

+2 امتیاز

با سلام. 

نص وحی را الله ویراستاری می کند. حتی الله به محمد فرموده:

وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَىٰ تَكْلِيمًا ﴿النساء: ١٦٤﴾

و پيامبرانى كه سرگذشت آنها را پيش‌تر با تو گفته‌ايم و پيامبرانى كه حكايتشان را با تو نگفته‌ايم و الله با موسى سخن گفت

پس صحاف کتب مقدس، الله است. الله است که تصمیم می گیرد چه چیز در کتاب بیاید و چه رخدادی در کتاب قرار نگیرد. ملاک یک مسلمان نیز آن گزارشاتی است که در کتاب الله مکتوب شده است، نه چیزی غیر. 

بعنوان مثال در صحف انبیاء از عهدعتیق هیچ اشاره ای به "جن و سپاه جن" یا "سرزمین مورچگان" یا سخن گفتن "هدهد" با سلیمان نشده، اما قرآن این انباء غیب را آشکار نموده است. آیا می توان نتیجه گرفت بر این اساس که کتب من قبل ناقص بوده اند؟ قطعا خیر. آیا می توان نتیجه گرفت که قرآن کتابی کودکانه است چرا که سلیمان هرگز با پرنده ای در کتب عهدعتیق حرف نزده است؟ .... قطعا خیر. چرا که حتی  قصص موجود در خود قرآن (مثل رویارویی موسی و فرعون) هر بار به یک شکل و از یک زاویه طرح شده اند و با هم تفاوت های زیادی دارند... پس تفاوت بین قصص کتب، یا قصص یک کتاب به منزله جاافتادن وحی یا مکتوب نشدن بخشی از آن نیست. 

به آیات ذیل توجه فرمایید:

و یهوه موسی و هارون را خطاب کرده، گفت:  «این است فریضه شریعتی که خداوند آن را امر فرموده، گفت: به بنی‌اسرائیل بگو که گاو سرخ پاک که در آن عیب نباشد و یوغ بر گردنش نیامده باشد، نزد تو بیاورند. 3 و آن را به العازار کاهن بدهید، و آن رابیرون از لشکرگاه برده، پیش روی وی کشته شود. ......... (آیات 1 تا 3 فصل 19 صحیفه اعداد از تورات)

آیا آیات فوق اشاره به همان گاو صفراء سوره بقره دارد؟

حقیقت آن است که علیرغم شباهت های فوق با گاو موجود در سوره بقره نمی توان با قطعیت چیزی را ادعا نمود. اما حداقل می توان ادعا کرد که اشاره ای کلی به این موضوع در تورات نیز وجود دارد.

 

بوسیله ی
ممنون از پاسخ شما.. یه بنده خدایی این نتیجه رو گرفت که اگر وحی در کتب منقبل مکتوب نشده پس میشه فریضه ی غیر کتب مثل کتب حدیثی...
شما حتما می دانید که در تورات فرموده که یهوه بنی اسرائیل را به مدت 40 سال در صحرا و بیابان آواره ساخت... اما آیات بسیار کمی هم در تورات و هم در قرآن پیرامون اتفاقات این 40 سال وجود دارد... آیا این بدان معنی است که ما باید سراغ متون حدیثی یا سنت شفاهی برویم؟؟ .... هرگز...... چرا که خبری برای ما حجت است که "نازل" شده باشد... پس اگر الله ما را از اخبار این 40 سال باخبر کرده باشد در کتاب نازل شده موجود است.... در غیر اینصورت لزومی ندارد که ما دنبال آن برویم..... و دقیقا تفاوت تاریخ نویسی/سیره نویسی با وحی در همین "انزال" است.... وحی تنزیل الهی است که عین حقیقت را برای انسان بیان کرده و مولف آن خالق آسمانها و زمین است و روز قیامت قرار است بر اساس وحی مورد مواخذه قرار بگیریم... اما تاریخ نظرات یک یا چند انسان است که با دید محدود خود و با تعصبات و ایدئولوژی ها و گرایشات خود رخدادی را نقل کرده اند که هیچ ارزشی ندارد ! .... چرا که در روز قیامت من و شما را با تاریخ و حدیث و سنت شفاهی مواخذه نمی کنند.... پس هر آنچکه ایشان سرهم کرده باشند (حتی هزاران کتاب) به هیچ نمی ارزد و باطل است.
تشکر از پاسخ شما بزرگوار... البته فراموش نمیکنم که کسی که نخواهد حقیقت را بپذیرد دیگر هر چقدر هم ایه برای او بیاوری قبول نمی کند.
یکی از کسانی که قران مدعی هست انان را احکام خدا گمراه میکند فاسقان هستند(بقره 26) و دسته ای از این فاسقان کسانی هستند که بر طبق انچه نازل شده حکم نمی کنند(مائده 47)
بله حقیقتا همینطوره.... تشکر از شما.
...