و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+2 امتیاز

سلام 
درآیات ۳۰سوره توبه و ۴سوره منافقون ترکیب قاتلهم الله بکار رفته است.

وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۳۰﴾
و يهود گفتند عز ير پسر خداست و نصارى گفتند مسيح پسر خداست اين سخنى است [باطل] كه به زبان مى آورند و به گفتار كسانى كه پيش از اين كافر شده اند شباهت دارد خدا آنان را بكشد چگونه [از حق] بازگردانده مى شوند (۳۰)


وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۴﴾
و چون آنان را ببينى هيكلهايشان تو را به تعجب وا مى دارد و چون سخن گويند به گفتارشان گوش فرا مى دهى گويى آنان شمعكهايى پشت بر ديوارند [كه پوك شده و درخور اعتماد نيستند] هر فريادى را به زيان خويش مى پندارند خودشان دشمنند از آنان بپرهيز خدا بكشدشان تا كجا [از حقيقت] انحراف يافته اند (۴)

میبینیم که به اشتباه به ”خدا بکشدشان ” ترجمه شده است و حالت نفرین  به خود گرفته است . خدا نیازی به نفرین ندارد. معنای حقیقی قتل در این آیات چیست؟

 

در عمومی بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی

1 پاسخ

+1 امتیاز

موضوع "نیاز" نیست. چرا که الله به هیچ چیزی "نیازی" ندارد:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿فاطر: ١٥﴾

اى مردم، شما به الله نيازمنديد، و الله است كه بى‌نياز ستوده است.

اما در مورد لعن و نفرین:

وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ ﴿البقرة: ٨٨﴾

و گفتند: «دلهاى ما در غلاف است.» [نه، چنين نيست‌] بلكه الله به سزاى كفرشان، لعنتشان كرده است. پس آنان كه ايمان مى‌آورند چه اندك‌ شماره‌اند.

فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ ..... ﴿المائدة: ١٣﴾

پس به [سزاى‌] پيمان شكستنشان لعنتشان كرديم ....

با توجه به آیات فوق (و آیات مشابه آن که تعدادشان در قرآن بالا است) کاملا روشن و واضح است که الله "از روی دلیل" که همان کفر و پیمان شکنی انسان هاست، ایشان را لعن می نماید. همچنین در آیات قرآن مشخص است که الله برکت را نیز بواسطه ایمان و پایبندی به عهد  و میثاق الهی بر انسان ها جاری می سازد:

قِيلَ يَا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلَامٍ مِّنَّا وَبَرَكَاتٍ عَلَيْكَ وَعَلَىٰ أُمَمٍ مِّمَّن مَّعَكَ وَأُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُمْ ثُمَّ يَمَسُّهُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿هود: ٤٨﴾

گفته شد: «اى نوح، با سلامی از جانب ما و بركتهايى بر تو  و بر گروههايى كه با تواند، فرود آى. و گروههايى هستند كه به زودى برخوردارشان مى‌كنيم، سپس از جانب ما عذابى دردناك به آنان مى‌رسد.»

نتیجه:

الله به لعن و نفرین کردن یا برکت دادن انسان نیازمند نیست. بلکه این انسان است که بواسطه عملکردش، خودش را مشمول لعن و نفرین و عذاب یا برکت و سلامتی الهی می نماید.

بوسیله ی
فرمایش شما صحیح است. اما همین عدم نیازالله این شبهه را به وجود می آورد. درمواردی که اشاره کردید بازهم لعن ونفرین مطرح نبوده است. آنگونه که من ازآیات قرآن برداشت کردم لعنت الله درمقابل رحمت الله است.زیرا مومنان همواره مورد رحمت و کافران موردلعنت خدا هستند.وبرخلاف آنچیزی که بین انسانها رایج است لفظ لعنت جنبه عملی دارد نه حرفی.  خدا فردکافر را لعنت میکندیعنی اورا ازخود دور میکند ورحمتی نسبت به او ندارد.
اما درآیات مطرح شده در سوال بنظرم قتل بمعنای مقابله و خنثی کردن و به نوعی منع کردن یا بازداشتن باشد.
لعن و نفرین الله به معنای "جز جیگر بیگیری ننه" نیست. بلکه صد در صد جنبه عملی دارد. همانطور که رحمت نیز به معنای "تعارف تیکه پاره کردن" نمی باشد بلکه جنبه عملی و نمود عینی در زندگی دارد. بعید بدانم سوال شما در این مورد بوده باشد؟!

عبارت "قاتلهم الله" نیز مشخص است و بدان معنی است که الله مشرکین و کفار مربوطه را به مرگ خواهد زد. حال ممکن است این مرگ بزودی رخ دهد یا پس از مدتی و بواسطه ای که فکر نمیکنند سراغشان بیاید. در هر حال یک "وعده" است همانطور که در صحف انبیاء بنی اسرائیل اینگونه وعده ها بسیار محقق شده است.
...