و اگر در آنچه بر تو نازل كرده‌ايم ترديد دارى، از آنها كه كتابهای پيش از تو را مى‌خوانند سؤال كن... ﴿سوره يونس: آیۀ ٩٤﴾
+2 امتیاز

طبق انجیل مریم به ناصره مهاجرت کرد واین مکان درشمال اورشلیم محل اقامت مریم وزکریا است.

اما قرآن میفرماید:

مریم:16
وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا 
و در این کتاب مریم را یاد کن، آنگاه که از اهلش به مکانی شرقی کناره گرفت. 

آیا منظور قرآن ازشرقی جهت جغرافیایی است واین دوگزارش متفاوت هستند؟

در میان متنی (چند کتاب) بوسیله ی
برچسب گذاری دوباره بوسیله ی
سوال تصحیح شد: ذکر این نکته ضروری است که مطابق کلام وحی تنها الله "مقدس" است.

1 پاسخ

+1 امتیاز

شرق (שרק) و عملکرد آن در لسان وحی:

ریشه שר یا شر به عملکرد "سر بودن" دلالت دارد و در معانی مختلفی چون پرزور، پر نیرو بکار رفته است. این ریشه שר در دو آیه از صحیفه حزقیال (و امثال 3:8) به "بندناف" ترجمه شده که فراهم کننده "نیرو و توان" برای نوزاد است :

ומולדותיך ביום הולדת אתך לא כרת שרך ובמים לא רחצת למשעי והמלח לא המלחת והחתל לא חתלת (صحیفه حزقیال فصل 16 آیه 4)

 و اما ولادت تو. در روزی که متولد شدی نافت را نبریدند و تو را به آب غسل ندادند و طاهرنساختند و نمک نمالیدند و به قنداقه نپیچیدند

با افزوده شدن "ق" به این ریشه، مشتق شرق بوجود می آید که در لسان وحی به معانی ذیل ترجمه شده است:

شرق در معنای "بهترین درخت انگور":

ויעזקהו ויסקלהו ויטעהו שרק ויבן מגדל בתוכו וגם יקב חצב בו ויקו לעשות ענבים ויעש באשים (صحیفه اشعیاء فصل 5 آیه 2)

و آن را کنده از سنگها پاک کرده و مو بهترین در آن غرس نمود و برجی در میانش بناکرد و چرخشتی نیز در آن کند. پس منتظر می‌بودتا انگور بیاورد اما انگور بد آورد

شرق در معنای "زرد": 

ראיתי הלילה והנה איש רכב על סוס אדם והוא עמד בין ההדסים אשר במצלה ואחריו סוסים אדמים שרקים ולבנים (صحیفه زکریا فصل 1 آیه 8)

 در وقت شب دیدم که اینک مردی بر اسب سرخ سوار بود و در میان درختان آس که در وادی بود ایستاده و در عقب او اسبان سرخ و زرد و سفیدبود

شرق در معنای "نی": 

למה ישבת בין המשפתים לשמע שרקות עדרים לפלגות ראובן גדולים חקרי לב (صحیفه داوران فصل 5 آیه 16)

 چرا در میان آغلها نشستی. آیا تا نی گله‌ها رابشنوی؟ مباحثات دل، نزد شعوب روبین عظیم بود

شرق در معنای "سخریه" :

ויהי קצף יהוה על יהודה וירושלם ויתנם לזועה לזעוה לשמה ולשרקה כאשר אתם ראים בעיניכם (صحیفه دوم تواریخ فصل 29 آیه 8)

پس خشم خداوند بر یهودا واورشلیم افروخته شد و ایشان را محل تشویش ودهشت و سخریه ساخت، چنانکه شما به چشمان خود می‌بینید

جمع بندی:

کارکردهای ریشه شرق در لسان وحی نشان میدهد که عملکرد "درخشیدن به رنگ زرد" در تمامی موارد فصل اشتراک بین مشتقات ریشه شرق در لسان وحی می باشد (زردی انگور، زردی چوب نی، زرد شدن رخسار حاصل از سخریه). حال با توجه به معنای ریشه که بنیان شر می باشد (بند ناف)، بنظر می رسد که شرق به عملکرد جلا یا همان "دور و خارج شدن چیزی از جایی" دلالت دارد.

نتیجه:

مشتق شرق به عملکرد "دور و خارج شدن چیزی از جایی" دلالت دارد که در معانی چون "درخشش نور"، "نوای نی" و "زرد شدن رخسار از اضطراب قلب" در آیات مختلف لسان وحی ظاهر شده است. بر این اساس ترجمه آیه مورد سوال شما از قرآن از قرار ذیل باید باشد:

وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا 
و در کتاب مریم را یاد کن، آنگاه که از اهلش به مکانی دور رفت

بنابراین، اختلافی بین داستان قرآنی مهاجرت مریم از شهرش و آیات نظیر به نظیر آن از انجیل، وجود ندارد. 

بوسیله ی
معنی واژه ”شر” درقرآن چیست؟
لطفا یک توضیح تکمیلی راجع به قسمت جمع بندی بدهید. کمی ثقیل است.  تشکر
...