چرا در قرآن برخی افراد از غیر خدا میخواهند که برای آنان استغفار کند؟

Question

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام.

چرا در قرآن برخی افراد از غیر خدا میخواهند که برای آنان استغفار کند؟ آیا این آیه اثبات میکند که مردم بروند و از رسول بخواهند که برایشان استغفار کند؟

قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ (12 | يوسف - 97)
گفتند: «پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم!»

قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (12 | يوسف - 98)
گفت: «بزودی برای شما از پروردگارم آمرزش می‌طلبم، که او آمرزنده و مهربان است!»

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ (63 | المنافقون - 5)
هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا رسول خدا برای شما استغفار کند!»، سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان می‌دهند؛ و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند!

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا (4 | النساء - 64)
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

Answer 1

با سلام. ابتدا به دو نکته توجه فرمایید:

1) تمام نمونه های استغفار در قرآن و کتب من قبل، طلب استغفار از انسان های زنده است نه اموات و مردگان. چرا که اموات و مردگان بهیچ نحو با دنیا ارتباط ندارند یا ما نمی توانیم با عالم اموات ارتباط برقرار کنیم تا ندای استغفار خود را به گوش ایشان برسانیم.

2) تمام نمونه های استغفار در قرآن و کتب من قبل، استغفار از صاحب رسالت، یعنی رسولان و انبیاء می باشد. ایوب، یعقوب، موسی، هارون، ساموئل، مسیح عیسی بن مریم، محمد همگی نبی و منصوب شده از جانب الله بوده اند، نه مشتی امام تولید شده از دل روایت های تاریخی! 

اما اینکه چرا الله، استغفار را در قرآن و کتب من قبل قرار داده :

استغفار "وصلت" مجدد انسان با معبود خود در آسمان هاست، اما چنین وصلتی بهیچ وجه نمی تواند با انکار رسولان و انبیاء زمینی همراه باشد. به همین خاطر در زمان حضور انبیاء، هرگونه وصلت مجدد انسان با الله، می بایست همراه و همگام با "مصالحه" با رسولان و انبیاء الهی باشد. در آن زمان که رسولانی چون (یعقوب، ایوب، موسی، مسیح و محمد) زنده و در قید حیات بودند، بخشی از مصالحه با الله، اعتراف به حقانیت رسالت این افراد حی و حاضر بود. چرا که کسی که هنوز با رسول پیش روی خود در مناقشه است، جزو استغفار کنندگان راستین بحساب نمی آید. بنابراین استغفار در زمان انبیاء برای این با رجوع به نبی و درخواست مغفرت از او توام و همراه بوده که این رجوع اعتراف راستین به حقانیت نبوت محمد، عیسی یا موسی بوده است.... نه اینکه دلالت بر چیزی غیر داشته باشد.... متاسفانه آن افراد که تحت تاثیر تعلیمات "انسان پرستی" روم و یونان قرار گرفته اند، هر تعلیم قرآنی را نیز از همان زاویه کافرانه برداشت می کنند....و اصطلاحا کافر همه را به کیش خود پندارد!... در حالیکه ماهیت استغفار بعنوان "ابزار مصالحه با الله و رسول" یک اقیانوس با ماهیت انسان پرستی و توسل شرک آلود شیعه و سنی فاصله دارد. شما همه نمونه های قرآن و کتب من قبل در حوزه استغفار را بررسی کنید و خواهید دید که بغیر از "ابزار مصالحه بودن" آن، هیچ تعریف دیگری بر استغفار قابل تصور نمی باشد. بطوریکه الله در ﴿التوبة: ٨٠﴾ به همین رسول مبعوث شده می فرماید که اگر 70 بار هم طلب مغفرت کنی، الله نمی بخشد! 
 

اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿التوبة: ٨٠﴾

[مى‌خواهى‌] برايشان آمرزش بخواه، يا برايشان آمرزش نخواه، اگر هفتاد بار هم برايشان آمرزش بخواهى، الله هرگز آنها را نخواهد بخشيد. اين به سبب آن است كه آنها الله و رسول او را انكار كردند، و الله مردم نافرمان را هدايت نمى‌كند

که در آیه فوق اصل دو وجهی "مصالحه با الله و رسول" مورد تایید قرار گرفته است. 

لذا توصیه می کنم که آیات اول تا آخر سوره منافقون را با دقت بخوانید و ببینید که از همان آیه اول چگونه قرآن "مصالحه دروغین" منافقان را افشا کرده است:

چون منافقان نزد تو آيند گویند: گواهى مى‌دهيم كه تو واقعا رسول الله هستى. در حالیکه الله مى‌داند كه تو واقعا رسول اويى، و الله گواهى مى‌دهد كه منافقان قطعا دروغگويند (منافقون آیه 1)

و در ادامه به موشکافی علل این مصالحه دروغین و عدم استغفار می پردازد. 

Comments

سلام. و تشکر از پاسخ زیبای شما.
بنده بررسی ای هم کرده ام مشاهده کرده ام که کسانی که از پیامبران طلب استغفار میکنند هرگز مومن و ایمان اورنده به رسول و الله نبوده اند... بر عکس مذاهب که ایمان اورنده هستند ولی باز هم  میخواهند از رسولی که در قید حیات نیست طلب استغفار کنند...برای مثال خداوند در ایه ی ذیل می فرماید اگر این مخالفان و کسانی که ظلم کرده اند و نمیگوید که مومنان:

وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ ۖ وَإِن يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ ۖ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ ۖ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ ۚ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ ۚ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ ۖ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (63 | المنافقون - 4) و چون آنان را ببينى، هيكلهايشان تو را به تعجب وا مى‌دارد، و چون سخن گويند به گفتارشان گوش فرا مى‌دهى گويى آنان شمعك‌هايى پشت بر ديوارند [كه پوك شده و درخور اعتماد نيستند]: هر فريادى را به زيان خويش مى‌پندارند. خودشان دشمنند؛ از آنان بپرهيز؛ خدا بكشدشان؛ تا كجا [از حقيقت‌] انحراف يافته‌اند.  

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ (63 | المنافقون - 5)
هنگامی که به آنان گفته شود: «بیایید تا رسول خدا برای شما استغفار کند!»، سرهای خود را (از روی استهزا و کبر و غرور) تکان می‌دهند؛ و آنها را می‌بینی که از سخنان تو اعراض کرده و تکبر می‌ورزند!

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا (4 | النساء - 64)
ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای این که به فرمان خدا، از وی اطاعت شود. و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می‌کردند (و فرمانهای خدا را زیر پا می‌گذاردند)، به نزد تو می‌آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش می‌کردند؛ و پیامبر هم برای آنها استغفار می‌کرد؛ خدا را توبه پذیر و مهربان می‌یافتند.

برای روشن تر شدن مسئله از نگاه ایات خداوند اگر نمونه هایی از تورات و انجیل بیاورید بسیار ممنون می شوم.

---

با سلام. خواهش می کنم.

البته نمونه فرزندان یعقوب در قرآن و تورات بعنوان افراد ایمان آورنده معرفی شده است و شاهد هستیم که فرزندان به اشتباهات خود در مقابل یعقوب و یوسف پی می برند.

یک نمونه از صحیفه ایوب می آورم که صریحا به استغفار نبی اشاره شده است:

پس حال هفت گوساله وهفت قوچ برای خود بگیرید و نزد بنده من ایوب رفته، قربانی سوختنی به جهت خویشتن بگذرانید و بنده‌ام ایوب به جهت شما دعا خواهدنمود، زیرا که او را مستجاب خواهم فرمود، مبادا پاداش حماقت شما را به شما برسانم چونکه درباره من آنچه راست است مثل بنده‌ام ایوب نگفتید (صحیفه ایوب فصل 42 آیه 8)

در تورات نیز موسی چند بار میانجی گری بین قوم سرکش بنی اسرائیل و یهوه الله را انجام می دهد و بواسطه بازگشت مردم و میانجی گری موسی، یهوه از نابود کردن بنی اسرائیل صرفنظر می نماید.

---

تشکر از پاسخ شما..
الان سوالی پیش می آید اگر انان مومن بودند پس چگونه به پدر خود اعتماد نداشته اند و قصد کشتن یوسف کرده اند در حالی که یوسف از پیامبران بود؟

---

در ابتدا نسبت به یوسف و پدرشان بدبین بودند... اما قرآن شهادت داده که ایشان در انتها ایمان آوردند:

قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِن كُنَّا لَخَاطِئِينَ ﴿يوسف: ٩١﴾
گفتند: به الله سوگند كه واقعا خدا تو را بر ما برترى داده و ما جدّا خطاكار بوده‌ايم

دقت کنید که آیه فوق قبل از بازگشت و انداختن پیراهن بر صورت یعقوب آمده و نشان می دهد که برادران قبل از بازگشت و دیدن پدرشان به اشتباهات و خطاهای خود پی برده بودند. بطوریکه یوسف همان جا به ایشان وعده مغفرت الله را می دهد:

قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
گفت: امروز ملامتى بر شما نيست. الله شما را مى‌آمرزد و او مهربان‌ترين مهربانان است

آیه فوق نیز قبل از طلب استغفار از یعقوب است و اثبات می کند که استغفار از یعقوب صرفا جنبه مصالحه و اعتراف به حقانیت یعقوب بوده است.

---

مثل همیشه عالی بود.تشکر